Sunday, February 28, 2010

Wednesday, February 24, 2010

Tuesday, February 23, 2010

Sunday, February 21, 2010

Saturday, February 20, 2010

Friday, February 19, 2010

Wednesday, February 17, 2010

Tuesday, February 16, 2010

Lay down Your Arm !

تفنگت را زمین بگذار .........

Monday, February 15, 2010

دستور العمل شکست !

میگویند اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود. از خود میپرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟



یکی از مشاوران میگوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش ..

اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ میدهد:



«نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار. بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد...».




Saturday, February 13, 2010

? !


ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همینجاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
صد بار از این راه بدان خانه برفتید
یکبار از آن خانه بر این بام بر آیید

...............

Wednesday, February 10, 2010

To be sacrificed !

به کجا چنین شتابان ؟

Tuesday, February 9, 2010